آخرین صاحب لوا
در آخرین سفر حج پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تعداد زیادی از مسلمانان همراهی می کردند و طبیعتاً از فرصت به وجود آمده برای پرسش سوالهایشان بهره می بدند در این بین یکی از زنهای مسلمان خدمت ایشان رفت تا مطلبی از ایشان بپرسد در همین حال یکی از یاران پیامبر(ص) به نام فضل بن عباس پشت سر ایشان نشسته بود. پیامبر(ص) در حالی که به سؤال آن زن جواب می دادند متوجه شدند نگاه آن زن و فضل به هم گره خورده و چشم به چشم هم دوخته اند رسول الله (ص) به آرامی برگشتند و دستشان را روی گونه ی فضل گذاشته و با مهربانی صورت او برگرداندند و فرمودند: « یک زن جوان و یک مرد جوان؛ میترسم شیطان هم این وسط جای پایی باز کند.))
...........................................................................................................................
بسم الله
امشب ،شب 17 ربیعه عیدتون مبارک
انشاالله از حضرت رسول صلی الله علیه و آله هممون عیدی بگیریم و چه عیدی بهتر از ایمان!
یا رسول الله ما عیدی می خواهیم دست های گدایی ما رو رد نکن
یا رسول الله ما منتظران امیدواریم که سال جدید سال ظهور آقا امام زمان باشه،همه ی ما رو یاری کن تا شرایط رو برای ظهور مبارکش مهیا کنیم
الهم عجل لولیک الفرج
بسم رب المهدی
آقا جان!
اگر بگویم که دلم برایت تنگ شده ،
اگر بگویم دیگر نمی توانم دوریت را تحمل کنم،
اگر بگویم چشمانم از نبود تو همیشه گریان است ،
اگر بگویم دعای الهم عجل لولیک الفرج همه ی ورد زبان من است ،
ااگر بگویم گوش هایم منتظر صدایی از جانب توست
اگر بگویم عاشقت شده ام
اگر بگویم همیشه در نظر منی
همه و همه دروغ است
آقای من اگر تو در نظرم بودی من به سبب گناه ها و آلودگی هایم این چنین روسیاه و خجل در برابرت نبودم
(( بنفسی انت من نازح ما نزح عنا)) اگه گناه ها و آلودگی های باطنی من مسبب غیبت توست و این چنین میان ما حایل شده اما به جانم قسم تو از افکار من دوری ولی سایه ی لطفت همیشه بر سرم هست و من
می دانم که تو هستی و می آیی
و من می دانم که وقت آمدنت چطور ظالمان و فاسقان به دنبال لانه ی موشی می گردند تا تو آنها را نیابی
اما عزیز زهرا هرجمعه برایت ناله می زنم
(( الهی و ربی و سیدی عبیدک المبتلی و اره سیده یا شدید القوی))
قبول است عاشقی از من و دلبری از تو.....
دروغ گفتم که از دوریت شکست دلم
که در نبود تو حتی ترک نبست دلم
بیا و زود بیا ای تمام هستیم
که اگر دیر کنی می رود ز دست دلم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
می دونم که خیلی وبلاگم محبوب نیست(البته فعلا) شکسته نفسی هم نمی کنم چون خیلی کم میام و میرم،ولی انشا الله در آینده نزدیک بهش پر و بال می دم تا مورد رضایت خدا،حضرت ولی عص و دوستان عزیز قرار بگیره ولی فعلا شرمنده ام که نمی تونم تند تند بیام ولی شماها محبتاتون رو قطع نکنین و از دادن نظرهاتون خود داری نکنید چون من میام و می خونم
خیلی دوست داشتم که بتونم گره ای از مشکل کسی رو (البته باذ الله) توی این دنیای مجازی باز کنم و یا اینکه به کسی چیزی یاد بدم تا توی زندگیش بتونه ازش استفاه کنه ولی نمیدونم که این کار رو تونستم بکنم یا نه؟
انشا الله
یا علی